Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-04-30@02:37:59 GMT

مسعود رجوی چگونه خدای مجاهدین شد؟

تاریخ انتشار: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۱۰۲۴۱

مسعود رجوی چگونه خدای مجاهدین شد؟

حتما شنیده‌اید که در دو دهه اخیر برای توصیف سازمان مجاهدین خلق از عبارت «فرقه» استفاده می‌کنند. مسأله مهم و قابل تأمل این است که اساساً دلیل و مِیل به تعریف یک گروه سیاسیِ مسلّح که سابقه تروریسم را از دهه ۴۰ شمسی تا الآن به دوش می‌کشد به یک فرقه سیاسی چیست؟ آیا عبارت «فرقه رجویه» نوعی اَنگ سیاسی از سوی جمهوری اسلامی برای تحقیر سازمان مجاهدین است یا به راستی این گروه مسلّح و عامِل ترور دارای شاخصه‌های اصلی یک فرقه است؟ 

فرقه چیست؟

شاید بهتر باشد در ابتدا مقصود خود از عبارت فرقه را روشن کنیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در تعریف فرقه چنین آمده است: گروه یا جماعتی که اهداف، نظام اعتقادی یا ویژگی‌های یکسان و مشترک داشته باشند؛ مانند فرقه‌های تصوف. در فرهنگ سیاسی، فرقه معادل کلمه کالت است و معنی آن در فرهنگ انگلیسی آکسفورد چنین آمده است: ۱ـ یک سیستم مذهبی پرستش، به خصوص در اجرای مراسم و عبادات. ۲ـ وفاداری، شیفتگی، ازخودگذشتگی نسبت. مارگرت تایلور در کتاب «فرقه‌ها در میان ما» معتقد است که فرقه‌ها به علت عملکرد‌های خاص درونی و روابط و مناسبات ویژه‌ای که برقرار می‌کنند از سایر گروه‌ها و سازمان‌ها متمایز می‌شوند. 

چرا مجاهدین در اصل اعضای یک فرقه سیاسی هستند؟

می‌توان مجاهدین را یک فرقه دانست، چرا که دارای یک نگرش واحد نسبت به موضوعات انسان، وجود و تاریخ (اصطلاحا ایدئولوژی) هستند، دارای یک فرهنگ و آداب و رسوم مشترک مشخص و در بسیاری موارد ممیز از دیگر ایرانیان هستند و مهم‌تر از همه دارای یک گرو یا به عبارت خودشان رهبر عقیدتی اعلام شده و مشخص بوده و حاضرند به خاطر وی هر کاری حتی اقدام به خودسوزی در ملأعام کنند. (برای مثال چند خودسوزی به خاطر به زندان افتادن چند روزه مریم رجوی). این یکسان انگاری اعضای مجاهدین در فهم موضوعات هستی‌شناسانه به قدری قوی است که شاید به هیچ‌وجه نظیر آن را در بین پیروان ادیان توحیدی نتوان پیدا کرد. 

روابط فرقه‌ای به صورتی است که در آن یک فرد آگاهانه افراد دیگر را با استفاده از روش‌های خاصی وادار می‌کند تا به طور کامل (یا نسبتاً کامل) در خصوص همه زمینه‌های تصمیمات مهم زندگی شان وابسته به او باشند و به این پیروان عقیدتی این طور القا می‌کند که او دارای استعداد، نبوغ یا دانش ویژه و خاصی است. به طور مثال مریم رجوی بار‌ها اذعان داشته است که مسعود رجوی برای اقناع‌سازی موضوعی چندین روز با آنان بحث می‌کند. شاید بهتر باشد بگوییم هدف رجوی اقناع نیست، بلکه تحمیل عقیده خود به هر قیمتی به سایر افراد است. 

دل و قلبتان برای من باشد

رهبران فرقه افرادی خودانتصابی و تحمیل­‌گر هستند که ادعا می­‌کنند دارای مأموریت خاصی بوده و یا دانش ویژه‌ای دارند. برای مثال، رهبران فرقه‌ها اغلب ادعا می­‌کنند که برای هدایت مردم مأمور شده‌اند. برخی دیگر از رهبران ادعا می‌­کنند که به راه رسیدن به رستگاری یا به جواب تمام معضلات بشری پی برده‌اند؛ همین طور تعدادی مدعی می‌شوند که به اکتشافات علمی، طبیعی یا اجتماعی که می‌­تواند پیروان فرقه را به سطوح جدیدی از آگاهی، موفقیت یا قدرت شخصی یا سیاسی برساند، دست یافته‌اند. دقیقاً به همین روش بود که مسعود رجوی برای تحریک اعضای خود می‌گفت «دِلِتان را به من بدهید و جلو بروید، هرچه دارید بدهید! ثواب و گناهانتان برای من باشد و به هیچ چیز فکر نکنید.»

او در این حالت عملاً در مقام یک شخص معصوم وارد می‌شود تا به وسیله این القائات ذهنی مخاطب را در اختیار خود قرار دهد. 

مسعود و مریم، خدایان کمپ اشرف

رهبران فرقه‌ها تمایل به اِعمال اراده و تسلط داشته و اغلب به عنوان شخصیت‌های کاریزماتیک توصیف می‌شوند. این رهبران به داشتن میزان کافی از قاطعیت، جذبه یا سایر قدرت‌های کاریزماتیکی برای جذب، حفظ و اداره افرادشان نیاز دارند. آن‌ها مریدان خود را وادار می‌کنند تا خانواده، شغل، سابقه کاری و دوستان خود را برای پیروی از آن‌ها رها کنند. در بسیاری از موارد، آشکار یا پنهان، آن‌ها نهایتاً دارایی، زندگی و هستی پیروان خود را تحت کنترل می‌گیرند.

محتاج عشق و ایثار دیگران

رهبران فرقه‌ها تکریم و ستایش را به روی خود متمرکز می‌کنند. روحانیان مذاهب برحق، سران احزاب دموکراتیک یا رهبران جنبش‌های اصیل بشر دوستانه، تکریم و ستایش پیروان را به سمت خدا، اصول انتزاعی یا اهداف گروه معطوف می‌کنند. در حالی که رهبران فرقه‌ها، تمرکز را بر عشق، ایثار و وفاداری نسبت به شخص خود بنا می‌گذارند. برای مثال در بسیاری از فرقه‌ها، همسران وادار به جدا شدن از یکدیگر و والدین وادار به رها کردن فرزندان به عنوان آزمایش سرسپاری­شان به رهبر می‌شوند. دقیقا همین امر در سازمان مجاهدین خلق اتفاق افتاد؛ به خصوص پس از حضورشان در عراق و اسکان در کمپ اشرف. در این روند بسیاری از زنان مجبور به متارکه سازمانی شدند و به دستور سازمان به زوجیت افرادی درآمدند که حتی انتخاب خودشان هم نبوده است. 

خرابکار بودن و طلبکار شدن!

در اثبات فرقه بودن تشکیلات منافقین همین بس که پس از عملیات مرصاد و شکست منافقین که با کشته شدن چهار الی پنج هزار نفر از اعضای سازمان رخ داده بود وقتی دو سه هزار نفر باقیمانده به‌صورت مجروح و خسته به مقر اشرف برگشتند، به دستور مسعود رجوی همگی در یک گردهمایی بسیار بزرگ جمع شدند. حتی اعضایی که در بیمارستان و روی ویلچر و برانکارد بودند هم مجبور شدند خودشان را به این گردهمایی برسانند.

خلاصه حرف‌های مسعود رجوی در این مراسم این بود که شمایی که در جنگ شکست خوردید، شکست شما ربطی به نقشه‌ها و تجهیزات ما یا قدرت طرف مقابل نداشت. شما شکست خوردید، چون فکرتان درگیر زن و بچه و خانواده بود و از اینکه بجنگید ترسیدید. پس باید همه زن و شوهر‌ها از هم طلاق بگیرند و خالص در خدمت رهبر سازمان باشند یا سازمان را ترک کنند. در این مراسم مسعود رجوی، مریم را برای اعضای سازمان مثال می‌زند و می‌گوید او برای اهداف سازمان یک‌شبه از شوهرش جدا شد و در خدمت رهبر سازمان قرار گرفت! یعنی حتی این اتفاق را هم به نفع اهداف خودشان جلوه می‌دادند. او اصلاً اشاره نمی‌کند قربانی کردن آن چندهزار نفر نتیجه اشتباهات استراتژیک خودش است و اگر افراد شکست خوردند اول از همه این ناکامی به خود او به عنوان فرمانده میدان برمی‌گردد. 

غیرت روی نام «رجوی‌ها»؟

در مورد «رجوی‌محوری» این سازمان سیاسی خوب است سری به خاطرات اعضای سابق آن بزنیم. مسعود بنی‌صدر از اعضای ارشد سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت و نماینده این شورا در غرب آمریکا که در سال ۱۳۷۵ از این سازمان جدا شد در خاطرات خود می‌گوید: «تا زمانی که عضو مجاهدین بودم از این‌که دنباله‌روی «فرقه رجوی» خوانده شوم، نه تنها ناراحت نمی‌شدم، بلکه افتخار هم می‌کردم و تا آنجا که به یاد دارم این نه تنها احساس فردی من بلکه احساس جمعی همه مجاهدین بود. حساسیت ما روی نام رجوی اگر نه میلیون‌ها برابر، حتما صد‌ها برابر حساسیت‌مان روی کلمه مجاهد بود، به نوعی که به راحتی حاضر بودیم بنا به حکم تشکیلاتی ظاهرا از عضویت مجاهدین استعفا بدهیم، ولی حاضر نبودیم از دنباله روی رجوی چشم بپوشیم.»

رجوی، خدای مجاهدین

مجموعه تحولات درونی با هدف مطیع‌سازی نیرو‌ها و تبدیل رهبری جمعی سازمان مجاهدین خلق (کادر مرکزی) به رهبری خاص (رجوی) و تبدیل این رهبری به عنصری منزه و دست‌نیافتنی به منظور فرمانروایی محض و بلااشکال در امر کنترل نیرو و خط‌دهی درون و بیرون، همگی از سازمان مجاهدین خلق یک فرقه ایدئولوژیک نظامی ساخت. هرچند از سال ۵۴ و درون زندان نیز رجوی این موقعیت را با بایکوت کردن همه عناصر مساله‌دار و قلع و قمع همه مخالفان به‌وجود آورده بود، اما از سال ۵۸ قرائن و شواهد بیشتری برای این موضوع می‌توان یافت. تعطیل کردن آموزش‌های ایدئولوژیک، جمع‌آوری کتب قدیمی سازمان، تقدیس رهبری رجوی و بعد‌ها نحوه برخورد با موضوع خانواده و طلاق‌های تشکیلاتی و انقلاب ایدئولوژیک، نتیجه چنین تحولی در سازمان بودند. بعد از کشته شدن موسی خیابانی در سال ۶۰ عملاً رهبری فرقه‌ای رجوی بلامنازع شده بود آنچنانکه مریم رجوی نیز بعد‌ها به کرات از مکتب «مسعودیسم» یا «رجویسم» نام برد. به عبارتی رجوی خود را تنها نماینده بر حق خدا روی زمین می‌دانست و سازمان خود را نوک پیکان تکامل معرفی می‌کرد. او در عرصه سیاسی خود را مساوی ایران می‌دانست و ایران را بدون خود هیچ می‌خواند.

پایه‌گذاران سازمان مجاهدین خلق، از راست: محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن، علی اصغر بدیع‌زادگان

شاخصه‌های اصلی فرقه رجوی

محمد حنیف‌نژاد، شاید هیچ‌وقت فکر نمی‌کرد پایه‌گذار سازمانی شود که دهه‌ها بعد به دست رجوی‌ها تا این حد تنزل یابد و بیش از آنکه در خدمت مردم قرار گیرد با تحمیل مغزشویی‌های مکرر و تمامیت‌خواهی خود در برابر مردم ایران قرار گیرد. شاید در یک جمع‌بندی باید مهم‌ترین شاخص‌های فرقه رجوی را موارد زیر دانست:

۱ـ محدود نبودن به‌علایق فردی، عرف‌واعتقادات عمومی و انجام اعمال شگفت‌انگیز.

۲ـ آمرزیده بودن اعضای فرقه رجوی و در ضلالت بودن باقی مردم دنیا.

۳ـ یگانگی در اندیشه و زندگی در دنیای دو قطبی و خواست تسلیم کامل از پیروان در برابر خواست سازمان.

۴ـ گرو در مقابل هیچ‌کس و هیچ ارگانی مسوول نیست و از هیچ‌کس مگر خود آموزش ایدئولوژیک و سیاسی نمی‌گیرد.

۵ـ رهبران سازمان نجات‌دهنده بشریت هستند.

منبع: فارس

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: مسعود رجوی ضد انقلاب سازمان مجاهدین خلق رهبران فرقه ها مسعود رجوی فرقه رجوی یک فرقه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۱۰۲۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تحلیل مسعود نیلی از شرایط اقتصادی متفاوت ایران در 10 سال آینده

گروه اقتصاد و درآمد: دکتر مسعود نیلی با بیان اینکه با وجود رشد بالای اقتصاد در سه سال گذشته، سرمایه ‌گذاری رشد بسیار ناچیزی داشته است، تصریح کرد 10 سال آینده ما با امروز بسیار متفاوت خواهد بود. ممکن است که در شرایط بسیار نامناسبی قرار بگیریم و رشد اقتصادی در محدوده 2 تا 3 درصدی تا پایان این دهه خوش‌بینانه است.

به گزارش جماران، دکتر مسعود نیلی در مقاله مشترکی که با دکتر یاسر ملایی منتشر کرده، آورده است: پرنوسان ترین بازه زمانی رشد اقتصادی، دهه ۶۰ بوده است و بعد از آن، بازه ای که اکنون در آن قرار داریم. از لحاظ تورم نیز، پرنوسان‌ترین بازه ای که تابه حال تجربه کرده ایم، 10 سال گذشته بوده است. به لحاظ رکورد تورم هم بالاترین تورمی که تجربه کرده ایم در همین سال های اخیر، به طور مشخص از سال ۱۳۹۷ به بعد، بوده است.

وی افزود: از سال ۱۳۹۹ به بعد، ما رشد اقتصادی باثبات بالای ۴ درصد را تجربه کرده ایم. این موضوع برای ما این سوال را پیش می آورد که آیا واقعا با یک تحول ساختاری از نظر رشد اقتصادی مواجه بوده ایم و وارد یک دوره رشد باثبات شده ایم؟ به خصوص اینکه در شرایط کرونا در همه جا رشد منفی بوده، اما به عنوان پدیده ا‌ی عجیب، اقتصاد ایران وضعیت خوبی داشته است. نه تنها تحریم، کرونا و کاهش قیمت نفت بر اقتصاد ما اثر نکرده، بلکه اقتصاد وضعیت بهتری هم پیدا کرده است. گویی در شرایطی که بر روی واکسن کرونا کار می شد که به مردم تزریق شود، ما واکسنی برای اقتصاد فراهم کرده بوده ایم! اگر بخواهیم راجع به آینده رشد اقتصادی کشورمان فکری بکنیم باید بتوانیم این پدیده را تحلیل کنیم و اگر در تحلیل این پدیده خطایی داشته باشیم، نتیجه گیری‌های ما در مورد آینده هم با خطا مواجه خواهد شد.

این اقتصاددان با بیان اینکه چه در اقتصاد ایران و چه در اقتصادهای دیگر، دو دسته سازوکار وجود دارد که تغییرات تولید ناخالص داخلی را رقم می زند، توضیح داد: یک دسته سازوکارهای بلندمدت هستند که رشد اقتصادی پایدار را ایجاد می کنند. و دسته دیگر سازوکارهای کوتاه مدت هستند که نتیجه نوسانهایی هستند که از شوک ها ایجاد می شوند. اینکه شوکهای اقتصادی به چه صورت انتقال پیدا کنند و مستهلک شوند، نوسانات کوتاه مدت را تشکیل می دهد.

نیلی ادامه داد: اگر بخواهیم مشاهده اولیه مان را دقیقتر کنیم و به آن پاسخ دهیم، باید بدانیم که رشد اقتصادی سه سال اخیر ما محصول سازوکارهای بلند‌مدت اقتصاد است یا سازوکارهای کوتاه‌مدت. سازوکارهای بلندمدت رشد اقتصادی در ایران عمدتا با محوریت سرمایه ‌گذاری رخ می دهد. سرمایه ‌گذاری بر رشد موجودی سرمایه اثر می گذارد و موجودی سرمایه به ‌عنوان یک نهاده مسلط تولید، تولید ناخالص داخلی را ایجاد می کند. بخشی از آن تولید دوباره تبدیل به سرمایه ‌گذاری می شود و این موضوع یک چرخه ای را فعال می کند. البته آن چیزی که عمدتا در دنیا رشد اقتصادی پایدار را فراهم می کند، تکنولوژی است، اما از آنجا که تکنولوژی و به‌طور کلی، بهره ‌وری نقش ناچیزی در رشد اقتصادی ایران دارد، روی آن تاکید نکرده ایم.

 

بهره وری سرمایه ‌در ایران پایین است

این استاد اقتصاد با بیان اینکه میانگین نسبت موجودی سرمایه به تولید ایران از سال ۱۳۶۹ تا ۱۴۰۰ هم در کشور ما و هم در کشورهای دیگر، حول یک خط افقی نوسان می کند، گفت: آن چیزی که ما را از بقیه کشورها متمایز می کند زیاد بودن این نسبت است که نشان ‌دهنده بهره ‌وری پایین سرمایه است. این نسبت در ایران در اطراف 3.7 نوسان می ‌کند اما در کشورهای دیگر در حدود 2.7 تا ۳ است. این موضوع نشان می دهد که سرمایه ‌گذاری در ایران به تولید متناسب با خودش ختم نمی شود.

 

رشد موجودی سرمایه تعیین ‌کننده رشد بلندمدت اقتصاد ایران است

به گزارش جماران، نیلی در این مقاله که بخشی از آن هم در نشست بررسی چشم انداز اقتصاد ایران در موسسه آکادمی دانایان ارائه شد، با بیان اینکه در اقتصاد ایران هر چقدر موجودی سرمایه رشد کند، تولید داخلی هم رشد می کند، توضیح داد: در نتیجه اگر بخواهیم چشم‌اندازی از رشد داشته باشیم باید بدانیم که رشد موجودی سرمایه به چه صورتی‌ است. رشد موجودی سرمایه با تولید همبستگی بالایی دارد و در نتیجه رشد بلندمدت ایران حاصل رشد در موجودی سرمایه است. پس تا اینجا می توانیم نتیجه بگیریم که رشد موجودی سرمایه تعیین ‌کننده رشد بلندمدت اقتصاد ایران است.

این اقتصاددان ضمن تشریح نوسانات کوتاه ‌مدت تولید ناخالص داخلی در ایران، گفت: عمده نوسانات تولید ناخالص داخلی کل و تولید بدون نفت، دارای همبستگی بالا با نوسانات درآمد های ارزی نفتی است. یک جمع‌بندی اولیه به ما نشان می دهد که اقتصاد ایران در بلندمدت با رشد موجودی سرمایه رشد می ‌کند و افت ‌وخیزهای کوتاه‌مدت آن، به ‌وسیله نوسانات درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت رقم زده می ‌شود.

 

ارزش افزوده بخش نفت نسبت به پایان سال ۹۸ بیش از 32.8 درصد رشد داشته بیشترین رشد نسبت به بقیه بخش‌ ها

این استاد اقتصاد ادامه داد: تولید ناخالص داخلی ما نسبت به سال ۱۳۹۸ در مجموع، 13 درصد رشد کرده است. ما می خواهیم بدانیم که این رشد در نتیجه چه عواملی حاصل شده و آیا می تواند برای ما رشد پایدار ایجاد کند یا خیر. ایران کشوری است که نفت در آن نقش زیادی دارد. این نقش شامل اثرات مستقیم و اثرات غیرمستقیم می شود. اثر مستقیم این است که اگر تولید نفت افزایش پیدا کند، ارزش افزوده بخش نفت هم به تبع آن افزایش پیدا می کند و به اندازه سهمی که این بخش دارد به افزایش تولید ناخالص داخلی کمک می کند. ارزش افزوده بخش نفت نسبت به پایان سال ۹۸ بیش از 32.8 درصد رشد داشته که به ‌طور کاملا واضحی، بیشترین رشد را نسبت به بقیه بخش‌ ها داشته است. اما اثرات غیرمستقیم از طریق چند کانال ظاهر می شود.

نیلی توضیح داد: افزایش تولید نفت اگر باعث افزایش صادرات ‌شود افزایش درآمد های ارزی را در پی دارد. درآمد های ارزی نفتی از حاصل‌ضرب دو مقدارِ صادرات و قیمت نفت حاصل می شود. قبل از تحریم، عامل اصلی نوسان درآمد‌ های ارزی ایران، نوسانات قیمت نفت بوده است. اما بعد از تحریم، مقدار صادرات هم به عامل نوسان‌زای دیگری تبدیل شده است که حاصل‌ضرب این دو عامل باعث افزایش نوسانات بیشتر شده است. برای مثال در سال ۹۷ هم صادرات نفت و هم قیمت نفت کم شده و در مواقعی دیگر هر دوی این متغیرها با هم افزایش پیدا کرده اند. بنابراین دو عامل نوسان در اقتصاد ایران اتفاق افتاده است. در سال‌ های اخیر به علت اتفاقاتی که در نتیجه حمله روسیه به اوکراین در بازار نفت رخ داده، صادرات نفت ایران نسبتا افزایش پیدا کرده و از ۲۴ میلیارد دلار در سال ۹۹ به بیش از ۵۵ میلیارد دلار رسیده است.

 

اهمیت افزایش تولید صنعتی و تاثیر آن بر دیگر بخشهای اقتصاد ایران

وی یادآورشد: وقتی این درآمدها افزایش پیدا می کند، به‌طور بالقوه، واردات هم می تواند افزایش یابد. اگر به قیمت‌ های ثابت ۱۴۰۱ واردات کالاهای غیرنفتی را ببینیم، رشد قابل توجهی کرده است. این رشد، در واقع، رکوردی در رشد واردات است. افزایش واردات، دسترسی واحدهای تولیدی عمدتا صنعتی را به قطعات و مواد اولیه افزایش می دهد و باعث افزایش ارزش افزوده بخش صنعت می شود. به همین دلیل، در سه سال اخیر ما 21.2 درصد رشد ارزش افزوده بخش صنعت را داشته ایم که عمدتا با محوریت نفت بوده است.

به گفته نیلی؛ هنگامی که تولید صنعتی افزایش پیدا می کند، تقاضا برای خرده فروشی، عمده فروشی و حمل‌ونقل و سایر موارد هم افزایش پیدا می کنند که این موضوع باعث رشد بخش خدمات می شود. به همین دلیل بخش خدمات ایران هم در سه سال اخیر 11.7 درصد رشد داشته است. ایران رشد 32.8 درصدی در بخش نفت و رشد ۲۱ درصدی در بخش صنعت داشته است که این‌ موارد باعث رشد در بخش عمده‌فروشی و خرده‌فروشی و سایر بخش‌ ها شده است.

وی اظهارداشت: یک سازوکار غیرمستقیم دیگر، می تواند این باشد که درآمدهای ارزی ایران صرف واردات ماشین آلات و تجهیزات شود که همان سرمایه ‌گذاری است و می تواند موجودی سرمایه ایجاد کند که در بلندمدت باعث رشد اقتصادی شود. برای این که ببینیم این اتفاق رخ داده است یا نه باید سمت مصارف تولید را نگاه کنیم تا ببینیم که این ۱۳ درصد افزایش به چه مصرفی رسیده است.

به گزارش جماران، این اقتصاددان با بیان اینکه تولید ناخالص داخلی می تواند به چهار حالت مصرف شود؛ مصرف خانوار، مصرف دولت، سرمایه ‌گذاری و تغییر در موجودی انبار را این چهار حالت عنوان کرد و ادامه داد: دولت می تواند با مصرف بیشتر، که معادل کالای عمومی است، رفاه را افزایش دهد اما این عامل در سال‌ های اخیر تغییر زیادی نداشته است.

 

با وجود رشد بالای اقتصاد در سه سال گذشته، سرمایه ‌گذاری رشد بسیار ناچیزی کرده است

نیلی گفت: بخش دیگری می تواند تبدیل به سرمایه ‌گذاری شود که با تبدیل به موجودی سرمایه باعث فعال ‌شدن چرخه رشد افتصادی ایران شود. اما علی‌رغم رشد بالای اقتصاد ایران در سه سال گذشته، سرمایه ‌گذاری رشد بسیار ناچیزی کرده است. به ‌صورتی که سرمایه ‌گذاری در سال ۱۴۰۰حدود نصف سرمایه ‌گذاری در سال ۱۳۹۰ بوده است.

 

افزایش تولید، عمدتا به موجودی انبار اضافه شده است روند صعودی تغییر در موجودی انبار در اقتصاد ایران، حاکی از ناکارایی‌های زیادی است

این استاد اقتصاد تاکید کرد: اتفاق جالبی که در اقتصاد ایران و طی این سه سال افتاده است این است که افزایش تولید، به‌جز بخشی که به مصرف خانوارها رسیده، عمدتا به موجودی انبار اضافه شده است. ۱۶ تغییر در موجودی انبار ایجاد شده که یا ناشی از کاهش تقاضا از سمت خانوارهاست یا ناشی از عدم ‌قطعیت‌ ها و انتظارات تورمی. روند صعودی تغییر در موجودی انبار در اقتصاد ایران، حاکی از ناکارایی‌ های زیادی است که آن هم در نتیجه عدم قطعیت‌ هایی است که وجود دارد. جمعبندی مصارف هم نشان می دهد افزایش موجودی انبار، بیشترین رشد مصارف را با 52.3 درصد داشته است.

 

رشد موجودی سرمایه در اقتصاد ایران به صفر رسیده است

وی افزود: اگر دوباره به سازوکارهای بلندمدت اقتصاد ایران بازگردیم، می بینیم که رشد موجودی سرمایه در اقتصاد ایران به صفر رسیده است. یعنی از سال ۱۳۹۶ به بعد، به همان مقداری که در اقتصاد ایران استهلاک داریم سرمایه ‌گذاری انجام شده است. بنابراین موجودی سرمایه دیگر در رشد اقتصادی ایران سهمی ندارد.

موجودی سرمایه در صنعت و نفت که برای ما رشد ایجاد می کنند، منفی است با رشد منفی موجودی سرمایه در نفت و صنعت، موتور رشد اقتصادی ما خاموش است

این اقتصاددان با بیان اینکه موجودی سرمایه یک ساختار بخشی دارد و قسمتی از آن در بخش کشاورزی و قسمتی در صنعت و قسمتی در نفت است، خاطرنشان کرد: در این ساختار، آن چیزی که عمدتا برای ما رشد ایجاد می کند، موجودی سرمایه در بخش‌ های صنعت و نفت است. اگر به موجودی سرمایه در این دو بخش نگاه کنیم، مشاهده می کنیم که هر دو شاهد رشد منفی بوده اند. یعنی از سال ۱۳۸۹ به بعد ،و ۱۳۹۶ برای بخش صنعت، موجودی سرمایه این دو بخش کوچک و کوچکتر می شود و ساختمان‌ ها و ماشین‌آلاتی که در قدرت تولید این دو بخش هستند ضعیف ‌تر می شوند. می توان گفت که با رشد منفی موجودی سرمایه در این دو بخش، موتور رشد اقتصادی ما خاموش است و آن چیزی که باعث افزایش موجودی سرمایه می شود، سرمایه ‌گذاری در بخش مسکن و خدمات است.

 

رشد اقتصادی سه سال گذشته، ناشی از عوامل پایدار رشد نبوده نوسانات کوتاه مدت و شوک ها عامل این رشد بوده اند

به گزارش جماران، نیلی تاکید کرد: از مجموع این شواهد می توان نتیجه گرفت که رشد اقتصادی سال‌ های ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱ ناشی از سازوکارهای بلندمدت و عوامل پایدار رشد اقتصادی نبوده‌ است، بلکه در نتیجه شوک‌ ها و نوسانات کوتاه‌مدت ایجاد شده ‌است. بنابراین ادامه رشد با ماهیت شرایط فعلی، تنها با ادامه افزایش تولید، صادرات یا افزایش قیمت نفت امکان‌پذیر است. ادامه افزایش صادرات شاید در شرایط تحریم غیرواقعی به ‌نظر برسد و افزایش قیمت نفت هم عاملی خارج از کنترل سیاست‌گذار است.

در برنامه هفتم توسعه، رشد 8 درصدی در هر سال برای ایران پیش‌بینی شده نکته بسیار قابل تاملی ا‌ست

وی با بررسی اینکه با فرض نرخ استهلاک برابر ۴/۵ درصد و ثبات نسبت موجودی سرمایه به تولید، اگر بخواهیم به اعداد مختلفی در رشد بلندمدت دست پیدا کنیم باید چه مقدار رشد سرمایه ‌گذاری داشته باشیم، توضیح داد: اگر بخواهیم تا سال ۱۴۱۰ مقدار ۱/۷ درصد رشد اقتصادی داشته باشیم باید رشد ۴/۵ درصدی در سرمایه ‌گذاری ایجاد کنیم. که در 10 سال گذشته چنین تجربه ای را نداشته ایم. اگر بخواهیم رشد ۴/۳ درصد تولید را تجربه کنیم، باید شاهد رشد ۱۵ درصدی در سرمایه ‌گذاری سالانه باشیم. توجه به این نکته ضروری است که متوسط رشد سرمایه ‌گذاری ما در سال‌ های گذشته هیچوقت از ۷/۵ درصد بیشتر نشده که این هم میانگین اعدادی با نوسان بسیار بالا (از ۲۵ درصد تا ۱ درصد) است. برای حالتی که رشد ۵/۸ درصدی در تولید را انتظار داریم، باید رشد ۲۰ درصدی در سرمایه ‌گذاری داشته باشیم. در برنامه هفتم توسعه، رشد 8 درصدی در هر سال برای ایران پیش‌بینی شده است که نکته بسیار قابل تاملی ا‌ست.

 

ضرورت توجه به محدودیتهای انرژی، آب، محیط زیست و غیره در برآورد رشد اقتصادی

نیلی تاکید کرد: این تحلیل با محوریت نقش سرمایه ‌گذاری در رشد اقتصادی کشور بود، اما برای این که رشد اقتصادی مناسب بتواند استمرار پیدا کند نیاز به چندین مقوله است. می توانستیم این موضوع را از سمت محدودیت‌ های انرژی هم بررسی کنیم. برای مثال، در بحث اخیر یک فرض بسیار ساده ‌کننده وجود دارد و آن هم این که برای رشد ۴ درصدی با محدودیت انرژی مواجه نیستیم. همین‌طور می توانستیم به محدودیت‌ های تامین مالی اشاره کنیم. می توانستیم از نگاه‌ محدودیت‌ های محیط ‌زیستی و مشکلات منابع آب به این موضوع توجه کنیم. به موارد دیگری هم می توانستیم اشاره کنیم از جمله محدودیت‌ های سرمایه انسانی، کاهش بهره‌ وری و بی‌ثباتی‌ های اقتصاد کلان و تورم بالا.

به ‌نظر نمی رسد ایران بتواند رشد بالاتر از 2 درصد را به راحتی تجربه کند رشد در محدوده 2 تا 3 درصدی تا پایان این دهه خوش‌بینانه است مگر اینکه...

وی با بیان اینکه در کنفرانس اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۳ با آقای خاوری نژاد پیش ‌بینی کردیم که به ‌نظر نمی رسد ایران بتواند رشد بالاتر از 2 درصد را به راحتی تجربه کند که آمار هم حاکی از همین است، یادآورشد: اکنون هم می توان نتیجه گرفت که رشد در محدوده 2 تا 3 درصدی تا پایان این دهه خوش‌بینانه به‌نظر می رسد؛ مگر اینکه تغییرات بزرگی در عواملی که رشد اقتصادی برای ایران ایجاد می کنند رخ دهد. مانند دسترسی بیشتر به تکنولوژی، اصلاحاتی در ساختار بودجه و در نظام بانکی، حل مشکلات انرژی و منابع آبی و سایر عوامل.

 

10 سال آینده ما با امروز بسیار متفاوت خواهد بود ممکن است که در شرایط بسیار نامناسبی قرار بگیریم

به گزارش جماران،نیلی گفت: معتقدم که با توجه به شرایط خطیری که اکنون در آن قرار داریم، 10 سال آینده ما با امروز بسیار متفاوت خواهد بود. امیدواریم که بسیار بهتر باشد اما ممکن است که در شرایط بسیار نامناسبی قرار بگیریم.

وی در پایان افزود: اشاره به یک نکته حائز اهمیت است و آن اینکه بخش‌ های کوچکی از اقتصاد ایران که عمدتا کسب ‌وکارهای اینترنتی و کسب‌وکارهای نوین را شامل می شوند، با کیفیتی مناسب و با جذب نیروی انسانی کیفی، در حال رشد هستند. در صورتی که دولت محدودیتی در ادامه فعالیت این کسب‌وکارها ایجاد نکند، ممکن است چراغ امیدی برای آینده کسب‌وکارها در اقتصاد ایران هرچند محدود، روشن شود.

   

دیگر خبرها

  • با انگیزه‌ترین هوادار فصل زیر نظر مسعود شجاعی
  • با حل مشکلات مردم اعتماد عمومی را افزایش دهید
  • دستگاه قضا با حل مشکلات مردم اعتماد عمومی را افزایش دهد
  • «حشاشین» روایتگر حسن صباح تروریست یا کلیددار بهشت؟
  • دستگاه‌های نظارتی مشکلات شرکت پیش فروش خودرو را هشدار می‌دادند
  • مسعود رجوی همکار و نفوذی ساواک بوده است؟!+ فیلم
  • تحلیل مسعود نیلی از شرایط اقتصادی ایران در ۱۰ سال آینده
  • ببینید | بانیان فرقه بهائیت آغازگر کشف حجاب در ایران
  • ویدیو/ مسعود رجوی همکار و نفوذی ساواک بوده است؟! 
  • تحلیل مسعود نیلی از شرایط اقتصادی متفاوت ایران در 10 سال آینده